ترجیع بند

ساخت وبلاگ

ترجیع بند نام دیگر آن «ترجيع» می‌باشد. قالب شعری است که علاوه بر اين‌كه همه مصراع‏های آن هم‌وزن هستند، دارای چند بخش با تعداد بيت‌هايي برابر می‏باشد كه اين بخش‌ها توسط يك بيت مشترك، به هم متصل هستند.

 به هر بخش، «خانه» يا «رشته» گويند و به بیت پس از هر بخش، «بند ترجيع» و يا «ترجیع» و یا «بند گردان» و يا «برگردان» می‌گویند. ترجيع‌بند، قطعه‌قطعه شدن قصيده را مي‌گوييم، چون براي بيان مطالب بسيار طولاني، شاعر در قافيه‌پردازي دچار مشكل نشود، ترجيع‌بند را خانه به خانه با تعوض قافيه ابداع نمودند. چينش قافيه در هر خانه، همان چينش پايه ترجيع‌بند؛ يعني قصيده است؛ بدين صورت كه در هر خانه، مصراع زوج بیت اول و مصراع‌های فرد بيت‌هاي ديگر همان خانه، هم‌قافیه‌اند و چون قطعه‌هايي از قصيده در ترجيع‌بند وجود دارد، تعداد ابيات هر خانه را نيز همچون قطعه 2 تا 15-16 بيت گزارش كرده‌اند؛ هرچند گاهي بیشتر از آن هم سروده شده است. در تعداد خانه‌ها در اين‌گونه اشعار شاعر مختار است.

در ترجيع‌بند، بيت آخر هر خانه با بیت برگردان خود، سازگاری و ارتباط معنایی دارد و اين كار را براي شاعر كمي دشوار مي‌كند. ترجیع‌بند سعدی و ترجیع‌بند هاتف اصفهانی مشهورترین ترجیع‌بندهای شعر فارسی هستند.

شكل قالب ترجيع‌بند بر اساس چينش قافيه چنين است:

آغاز خانه اول

 

 

              مصراع فرد

قافيه

 

              مصراع زوج

قافيه

..................

...................

X

 

........................................
.........................................

....................

X
X

 

              مصراع

قافيه

 

..........................................
..........................................

A
A

 

 

آغاز خانه دوم

 

 

 

              مصراع فرد

قافيه

 

              مصراع زوج

قافيه

..........................

...........................

X

 

........................................
........................................

.....................

X
X

 

              مصراع

قافيه

 

..........................................
..........................................

A
A

 

 

        

 تا پايان شعر.

دو خانه از یک ترجیع‌بند:

ای زلف تو، هر خمی، کمندی
مخرام بدین صفت، مبادا
ای آینه! ایمنی که ناگاه
یا چهره بپوش یا بسوزان
دیوانه‌ی عشقت ای پریروی!
تلخ است دهان عیشم از صبر
ای سرو! به قامتش چه مانی؟
گریم به امید و دشمنانم
 ایکاش! ز در درآمدی دوست
یا رب! چه شدی اگر به رحمت
یک چند به خیره عمر بگذشت   

 

چشمت به کرشمه، چشم‌بندی
کز چشم بدت، رسدگزندی
در تو رسد آه دردمندی
بر روی چو آتشت سپندی
عاقل نشود به هیچ پندی
ای تنگ شکر! بیار قندی
زیباست؛ ولی، نه هر بلندی
برگریه زنند ریشخندی
تا دیده‌ی دشمنان بکندی
باری سوی ما نظر فکندی
مِن بعد بر آن سرم که چندی

 

بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله‌ کار خویش گیرم

 

دردا که به لب رسید جانم
کس دید چو من ضعیف هرگز
پروانه‌ام اوفتان و خیزان
گر لطف کنی بجای اینم
جز نقش تو نیست در ضمیرم
گر تلخ کنی به دوریم عیش
اسرار تو پیش کس نگویم
با درد تو یاوری ندارم
عاقل بجهد ز پیش شمشیر
چون در تو نمی‌توان رسیدن

 

آوخ که ز دست شد عنانم
کز هستی خویش در گمانم
یکبار بسوز و وارهانم
ور جور کنی سزای آنم
جز نام تو نیست بر زبانم
یادت، چو شکر کند دهانم
اوصاف تو پیش کس نخوانم
وز جور تو مَخلصی ندانم
 من کشته‌ی سر بر آستانم
 به ز آن نبود که تا توانم:

 

بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله‌ کار خویش گیرم
                   «سعدي»

 

شعر سنتی فارسی...
ما را در سایت شعر سنتی فارسی دنبال می کنید

برچسب : ترجیع بند,ترجیع بند هاتف,ترجیع بند محتشم,ترجيع بند محتشم كاشاني,ترجيع بند محتشم,ترجیع بند در ترانه, نویسنده : sheresonnatyo بازدید : 281 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 12:29